-
دوستت دارم
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1391 23:21
عشق نمی پرسه: تو کی هستی؟ عشق فقط میگه: تو مال منی . عشق نمی پرسه اهل کجایی؟ فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی . عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟ فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته . عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟ فقط میگه: همیشه با منی . عشق نمی پرسه دوستم داری؟ فقط میگه: دوست دارم
-
بر سنگ مزارم بنویس
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 02:47
بر سنگ مزارم بنویس زیر این سنگ جوانی خفته ست با هزاران ای کاش و دو چندان افسوس که به هر لحظه ی عمرش گفته ست بنویس: این جوان بر اثر ضربه ی کاری مرده است... نه بنویس: این جوان درعطش دیدن یاری مرده ست... جلوی روز وفاتم بنویس: روز قربانی شدن عاطفه در چشم نگار روز پژمردن گل در فصل بهار روز اعدام جنون بر سر دار روز خوشبختی...
-
...@آرامش@...
دوشنبه 5 تیرماه سال 1391 21:05
بَعضـــے اَشــکهــــا هَستَند بــــی دَلیل بــــے بَهانـِـــﮧ یــِـک دَفعــِــﮧ اے نِصفـــــِـــــــ شَبــــے عـَـجیب، آدَم را آرام مـیکُنَند .
-
شاید........
دوشنبه 5 تیرماه سال 1391 21:04
اصلا دل من چیه ها ؟ من مهم هستم که دلم مهم باشه ؟ یا ............. خیلی از حرفا روی دلت سنگینی میکنه شاید ......
-
دلــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـمـ ـ ـ ـ ـ . . . !
دوشنبه 5 تیرماه سال 1391 21:03
نمی دانم ... سنگ است ... ؟ تنگ است ... ؟ پرخون است ... ؟ پریشان است ... ؟ پشیمان است ... ؟ نگران است ... ؟ زهر مار است ... ؟ کوفتی است ... ؟ یا بی درمان است ، این وامانده دل ... که فقط تپیدن را یاد گرفته ... بی صاحب مانده آنهم برای پمپاژ خون به مغز بی مغزی که درست ترین محاسبه اش " من به علاوه ی تو " بود ......
-
من از احساس میترسم!!
دوشنبه 5 تیرماه سال 1391 21:01
من از احساس میترسم!! احساس، رفیق ناخواسته ی من است... تاریخ تولدش با من یکی ست و از همان بدو تولد، سایه به سایه، خواسته یا نا خواسته همراهم بوده. گاهی چنان با من یکی شده که کسی از هم تشخیصمان نداده و گاهی چنان از من دور شده که انگاری سالها با من بیگانه است. بماند که او رهایم نمی کند... بلکه این منم که از او فراری...
-
مرگ قو
چهارشنبه 24 خردادماه سال 1391 20:45
مرگ قو شنیدم که چون قوى زیبا بمیرد فریبنده زاد و فریبا بمیرد شب مرگ ، تنها ، نشیند به موجى رود گوشه اى دور و تنها بمیرد در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب که خود در میان غزل ها بمیرد گروهى بر آنند کاین مرغ شیدا کجا عاشقی کرد ، آنجا بمیرد شب مرگ ، از بیم ، آنجا شتابد که از مرگ غافل شود تا بمیرد من این نکته گیرم که باور...
-
زندگی
چهارشنبه 24 خردادماه سال 1391 19:49
غرق دردیم ، ولی می خندیم خنده ای زهرآلود ، بدتر از ناله شب عمق شب پیدا ن یست ، زندگی زیبا ن یست چه تفاوت عمیقیست بین تنهایی قبل از نبودنت و تنهایی پس از نبودنت .. !
-
بــــــــوسـِــــــ ه
چهارشنبه 24 خردادماه سال 1391 15:05
اِِمــــــروز دلــــــ م هـَــوای بــــــــوسـِــــــ ه دارد کســــی هَســــ ت مـَـــرا یاری دهــــ د آیــــــــآ؟
-
باران
چهارشنبه 24 خردادماه سال 1391 04:07
باران بیاید یا نیاید ، تو باشی یا نباشی ، خاطرت باشد یا نباشد ، من خیس از یاد توام ..
-
گاهــــــی
سهشنبه 23 خردادماه سال 1391 19:30
گـاهـے وَقــت هــآ آدَمـ دِلَــش مـےـخـواهــَد ڪَـفــش هــآیَـش رآ دَربــےــآوَرد یــَواشـڪے نــوڪ پــآ ، نوڪ پــآ اَز خــودَش دور شـَـود بـَـعد بــــِزَنـَد بــﮧ چـآڪفـَـرار اَز خـــودَش ... !!
-
عشق واقعی
سهشنبه 23 خردادماه سال 1391 02:29
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: “باید ازت عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب ندیده باشه” پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری...
-
alone but happp!
سهشنبه 23 خردادماه سال 1391 02:02
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA به سلامتی اون پسری که وقتی تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه : اگه آخرشم باشی...انگشت کوچیکه عشقمم نیستی ..!!